1:شکست اطلاعاتی: از آنجایی که سربازان اسرائیلی در غزه از آنچه مقاومت در حال تدارک بود، برای یک سال تمام و شاید بیشتر, آنطور که از برخی اظهارات رهبران آن در جریان جنگ حکایت دارد، خبری دریافت نکردند. این افشاگری بی آبرویی موساد است که خود را با توانایی برتر در جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات، و توانمندسازی ارتش اسرائیل را میخواهند نشان بدهند.

2:مرزهای مجاز: دیوار جدایی,که در نوار غزه ساخته شد و هزینه آن بالغ بر یک میلیارد دلار شد، مانع از آن نشد که رزمندگان مقاومت نتوانند به داخل شهرک ها نفوذ کنند و به شهرک های اطراف غزه بروند و بلکه توتنستنددر داخل شهرک ها به عملیات خود در عمق اراضی نفوذ کنند.. اگرچه این دیوارهای اطراف غزه مجهز به جدیدترین نوع نظارت – از جمله دوربین‌های پرقدرت – هستند، اما رزمندگان مقاومت قبل از شروع حمله توانستند آنها را به شکل خاص غیرفعال کنند.
3:از دست دادن کنترل: رزمندگان مقاومت پس از عبور از مرز، بدون اینکه در ابتدا نیروهایی برای جلوگیری از ورود آنها بیابند، توانستند به سمت غرب و شمال گسترش پیدا کنند تا جایی که منطقه ای دوگانه از نوار را تصرف کنند. ، تا جایی که موسی ابومرزوق، یکی از رهبران دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی «حماس» در بیانیه ای گفت: ضعف اسرائیل تا حدی بود که ما میتوانستیم تا حیفا و تلاویو پیش برویم اما تاکتیک ما به شکل دیگری بود.

4:کندی واکنش و شکست آن:  پس از آنکه خبر حمله به رهبران سیاسی اسرائیل رسید، بلافاصله به ارتش دستور پیشروی برای جبران فروپاشی لشگر غزه را دادند، اما حرکت کند بود و این چنین نشد. فرار از سردرگمی و وحشتی که سربازان اسرائیلی را پس از اطمینان از شکست ناگهانی که در عرض چند ساعت بر سر نیروهای آنها وارد کرد، گرفت. پس از آنکه اسرائیل نیروهای پراکنده خود را جمع کرد و بمباران وحشیانه غزه را آغاز کرد و برای نبرد زمینی آماده شد، تأثیرات شکست ناگهانی، چه در سطح لفاظی و چه در سطح تدابیر، در سراسر آن گسترش یافت. این تأثیر با تردید یا تأخیر در حمله زمینی فراگیر آغاز شد، سپس با آنچه اسرائیل «عملیات زمینی کیفی» نامید جایگزین شد.

اگر کسی به خود می‌گوید که آنچه مقاومت فلسطین درباره خسارات اسرائیل پخش می‌کند را انکار کند، گوش دادن به رسانه‌ها در تل‌آویو – علیرغم اعمال سانسور بر آنها – نشان می‌دهد که چگونه تهاجم زمینی فرآیند آسانی نبوده است. تا اینجا بگویم: «هیچ یک از رزمندگان غزه با برافراشتن پرچم سفید بیرون نیامدند و از جنگ دریغ نکردند، بلکه به شدت جنگیدند . همراهی با این یکی دیگر از مظاهر لغزش اسرائیل است که با کاهش اهدافش در کنترل کامل نوار غزه، با هدف ازبین بردن”حماس” و در واقع همه جناح های مقاومت و بازگرداندن اسرا – بدون تسلیم نشان داده می شود. به شرط مقاومت که آزادی حدود هفت هزار اسیر در زندان های اسرائیل است – فقط کشتن یحیی السنوار رئیس دفتر سیاسی حماس در غزه و تخریب برخی از تونل هایی که مبارزان مقاومت در آن پناه گرفته بودند. اگر هدف پنهانی برای اسرائیل وجود داشته باشد – یعنی مجبور کردن مردم نوار غزه به فرار به سمت سینا.
علاوه بر این، اکنون خود اسرائیل نیز از این مسیر رنج می‌برد، زیرا بیش از یک میلیون اسرائیلی از نوار غزه و از شمال اسرائیل در امتداد مرز لبنان آواره شده‌اند و اکنون در خانه‌های موقت و هتل‌ها زندگی می‌کنند. و چادرها، در حالی که گفته می‌شود هزاران اسرائیلی ملیت‌های دیگری دارند و آن‌ها را ترک کرده‌اند، از جمله کسانی که قصد بازگشت دوباره به آن را ندارند. اگر اسرائیل می توانست با احتیاط وارد نوار غزه شود، از زمین نرم در شرق، و ساحل دریا در غرب، و سپس شمال نوار غزه را دور بزند تا آن را از مرکز و جنوب آن منزوی کند، پس نیروهای متجاوز اسرائیلی. تاکنون نتوانسته است – و به نظر نمی رسد که در آینده نزدیک این اتفاق بیفتد – از موقعیت دائمی خود، با توجه به ضربات پی درپی که به دست نیروهای مقاومت دریافت می کند و متحمل شدن خسارات محسوس در پرسنل و تجهیزات هر روز در اینجا، ارتش اسرائیل – صرف نظر از اینکه چه تعداد نیرو و مجهز به نوار غزه می فرستد – نمی تواند از هزینه جنگ چریکی مقاومت که ارتش های منظم قوی تر از ارتش اسرائیل را خسته کرده و نتایج آن مشخص شده است اجتناب کند..

By admin

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *